بعد از چهل روز چیزی محو نمیشود ، چیزی حل نمیشود ، چیزی هضم نمیشود . فقط انگار دریاچه ی غمت میرسد به اقیانوس. جرقه ای آخر جنگلت را میسوزاند

  چهل روز که میگذرد خاطره ها رنگ نمیبازد، فراموش نمیشود . همه چیز انگار غلیظ تر میشود، انگار که عکس ها پشت چشم هایت حک شده ست

  کاش برای غم انتهایی بود

نظرات 1 + ارسال نظر
بهروز (مخاطب خاموش) یکشنبه 6 مهر‌ماه سال 1399 ساعت 08:25 ب.ظ

اگر صدایت می رسد بگو
تمام کند این امتداد پوچ را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد