۱۷ - بخوان به نام سفر


دستت را جا بگذار توی دستانم 

که در را ببندم پشتت

نامه هات را پست کنم باهاش

روزها باهاش سیگار بکشم

شعر بنویسم

تو باید در این مردن مشکوک دست داشته باشی

نظرات 3 + ارسال نظر
رفسنگ جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:56 ب.ظ http://rafsang.blogfa.com

دست های به وسعت تاریخ که خرابش کنم ...

منیژ چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ب.ظ http://manij.mihanblog.com

دست داشتن در همه چیز، از آدم ها گناه کار نمیسازد. دست خودشان که نیست. دست-برد زده اند به دستانشان!

دست دست های تو نیست ...

زئوس شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.aiolos.blogfa.com

مقداری توجه به تابلوهای هشدار دهنده کافی است که قربانی شوی، قربانی جبر تبعیت، تاخیر در پیمایش، تسلیم در اختیار،اطاعت و دیگر تمام. تابلوی ایست بازرسی در شهر بی قانون، شهر ماکتی انسان نماها، دیزنی لند، مدینه فاضله اینجا همان جا است، همان جایی که تو باید باشی..!

آپ شد

کورسو های تفکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد